درباره سایت
سایت جلوات(جمع جلوه)
WWW.JALAVAT.IR
آمار
کل مطالب : 160
کل نظرات : 20
آمار کاربران
افراد آنلاین : 0
تعداد اعضا : 18
آمار بازدید
بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 1,573
ورودی امروز گوگل : 0
ورودی گوگل دیروز : 24
آي پي امروز : 0
آي پي ديروز : 43
بازدید هفته : 2,766
بازدید ماه : 3,219
بازدید سال : 44,676
بازدید کلی : 50,295
اطلاعات شما
آی پی : 66.249.66.83
مرورگر : Netscape 5.0
سیستم عامل :
امروز : یکشنبه 23 اردیبهشت 1397
مطالب پربازدید
- حدیث درباره احترام به دیگران و بزرگتر ها
- احترام به دیگران از دیدگاه قرآن
- در محیط مدرسه تحمل افکار دیگران,احترام به افکار دیگران را چگونه تمرین کینم؟
- احترام و بزرگ داشتن یکدیگر/ احادیثی جالب درباره رفتار با دیگران
- احترام و نيكي به والدين در قرآن
- چگونه به نماز خواندن عادت کنیم و تنبلی رو کنار بزاریم؟
- هدف از حجاب چیست؟
- چگونه به دیگران احترام بزاریم؟
- دعای امام زمان برای برآورده شدن حاجت ها
- سيره ي نبوي بهترین الگوي جامعه ي اخلاقي
نظر سنجی
لطفا صبر کنید ...
خبرنامه
لطفا صبر کنید ...
مطالب تصادفی
در تاریخ : چهارشنبه 15 آذر 1396 ساعت: 14:40 توسط : Admins
برخورد منطقي با آرامش ذهني در مقابل نظرات مخالف با ما يک مهارت شگفت انگيز است که بايد آنرا کسب کنيد.
مغز بشر در مقابله با نظرات متضاد با نظر خودش، ميتواند به مرز انفجار برسد! تأثيري که فرگشت روي انسان گذاشته است، باعث شده هروقت احساس ميکنيم خطري ما را تهديد ميکند، به فکر محافظت از خودمان باشيم. درست است که مثل بز شاخ نميزنيم يا مثل خرگوش فرار نميکنيم، اما عکسالعملهاي دفاعي ما هم به همان اندازه خودکار و غريزي ست.
در دوطرف مغز، پشت کرهي چشم و اعصاب بينايي، غدد آميگدال (Amygdala) قرار دارند. دکتر بسل ون در کلک (Dr. Bessel Van Der Kolk) در کتاب The Body Keeps The Score به آميگدال لقب آژير خطر را داده و آن را مسئول تشخيص ترس و آمادهسازي بدن براي مقابله با آن ميداند.
وقتي خطري تهديدمان ميکند، آميگدال با هشدار دادن به مغز، باعث آغاز زنجيرهاي از واکنشهاي شيميايي ميشود. هورمونهايي مثل آدرنالين و کورتيزول در خون جريان پيدا ميکنند و در کسري از ثانيه، آمادگي لازم براي فرار يا مقابله با عامل خطر را ايجاد ميکنند. تغييراتي مثل افزايش ضربان قلب و عرق کردن کف دستها را بلافاصله ميتوان حس کرد. نفسنفس زدن، اکسيژن لازم را براي فرار از مهلکه تأمين ميکند. اين حالت شباهت زيادي به هواپيماربايي دارد. با اين توضيح که بدن انسان نقش هواپيما را دارد و آميگدال نقش هواپيماربايي که ماشهي تفنگش را کشيده و آمادهي شليک است.
جريان ناگهاني هورمونها باعث تحريک اعصاب شبکهي خورشيدي (شبکهاي از عصبها در کف حفرهي شکم) ميشود که باعث ميشود احساس کنيد اصطلاحاً در دلتان رخت ميشورند. دستها، پاها و صدايتان ميلرزد. شايد احساس کنيد صورتتان ناگهان داغ ميشود، گلو يا عضلات پشت گردنتان ميگيرد و دندانهايتان را تا حدي به هم فشار ميدهيد. هرآن امکان دارد بدن شما عکسالعمل فيزيولوژيک قاطع و کوبندهاي به محرک ترس نشان دهد. طبيعتاً اين شرايط لذتبخش نيست و بههيچوجه رنگ و بوي آرامش ندارد. قرار هم نيست داشته باشد. اين مکانيزم فقط براي هرچه بهتر شدن عملکرد دفاعي انسان طراحي شدهاست.
وقتي آميگدال فعال شود، مسيرهاي عصبي منتهي به قسمت پيشاني مغز را مختل ميکند و با اين کار باعث ميشود اگر مشغول بحث با کسي هستيد که با شما مخالف است، از بحث کنارهگيري کنيد. تصميم گيريهاي پيچيده و توانايي در نظر گرفتن جنبههاي مختلف يک موضوع، ديگر امکانپذير نيست. گرچه در حالت عادي احتمالي براي اشتباه کردنمان هم در نظر ميگيريم، اما هرچه قدرت تمرکزمان کمتر شود، احساس ميکنيم فقط و فقط يک حالت ممکن است و تنها در آن حالت احساس امنيت ميکنيم:
حق با من است و تو اشتباه ميکني
اگر اين تغييرات افاقه نکند، حافظه نيز تا حدي مختل و غير قابل اعتماد ميشود.
تا به حال درحين دعوا با دوست يا همسرتان اتفاق افتاده که نتوانيد هيچ چيز مثبتي درموردشان به ياد بياوريد؟ انگار مغز، به منظور نجات يافتن از خطر، سيستم حافظه را کلاً از کار انداخته است. در چنين شرايطي نميشود به هيچ خاطرهي آرامش بخشي فکر کرد. درواقع به هيچ چيز نميشود فکر کرد! درعوض نور قرمز آژير خطر آميگدال، از چشمهايمان بيرون ميزند.
در بحبوحهي معرکهاي که آميگدال به پا کرده است، بدون اينکه بتوانيم کوچکترين تلاشي براي پيداکردن راهحل بکنيم، بايد تمام و کمال تابع مکانيزم دفاعي مغز باشيم؛ به نظرتان مسخره نيست؟
تمرکز حواس را با تمرين کردن افزايش دهيد
وقتي در خانه يا محيط کار با کسي مشغول بحث هستيد و نظرات کاملاً متضادي داريد، بهترين تکنيکي که ميتواند کمکتان کند، هوشيار بودن و حضور ذهن داشتن است. با اين کار ميتوان تأثيرات مکانيزم دفاعي مغز را خنثي کرد. به جاي حمله کردن به طرف مقابل يا بههمزدن بحث و توجيه اين عکسالعملها، ميتوانيم سعي کنيم بيشتر حضور ذهن داشته باشيم. با تلاش براي دستبردن در مکانيزمهاي غريزي مغز، ميتوانيم آرامش داشته باشيم و راههاي جديدي براي حل مشکل پيدا کنيم.
براي اينکه وقتي عصبانيت وجودتان را فراگرفته است، بتوانيد همچنان کارآيي داشته باشيد، اين چهار مرحله ميتواند کمکتان کند.
1- تمرکزتان را از دست ندهيد
اولين گام براي حفظ تمرکز اين است که وقتي سيستم عصبيمان تحريک ميشود، متوجه شويم. تغيير لحن حرف زدن، احساس سفتي در شکم يا تمايل ناگهاني براي تمام کردن بحث از نشانههاي يک سيستم عصبي تحريک شده هستند. همهي ما وقتي احساس خطر ميکنيم علائم فيزيکي و رفتاري مخصوص خودمان را داريم که بايد آنها را شناسايي کنيم.
2- داستانپردازي نکنيد
شايد سختترين مرحله همين باشد. نبايد با قضاوتهاي بيمورد و شاخوبرگ دادن به آنها شرايط را بدتر کنيم. وقتي احساس ميکنيم خطري ما را تهديد ميکند، ذهن براي فهميدن ماجرا، به سرعت از افکار و داستانهاي عجيب و غريب پر ميشود. افکاري که بهتر است فراموش شوند. چرا که بازخوردي که مغز از اين ذهنيت منفي ميگيرد باعث تشديد و تمديد شرايط استرس و افزايش ترشح هورمونها ميشود. شايد حق با ما باشد و طرف مقابل اشتباه ميکند. به هرحال اگر داستانپردازي نکنيم، درکي که از شرايط داريم منطقيتر خواهد بود.
3- به تأثير استرس روي بدن خود فکر کنيد
در اين مرحله سعي کنيد تغييرات بدنتان را ببينيد و حس کنيد. بدون اينکه بخواهيد کنترلشان کنيد يا تغييرشان دهيد. ذهنتان را از افکار منفي خالي کنيد و ببينيد اين تغييرات در چه نقاطي اتفاق ميافتند. کدام عضله گرفته، ميلرزد، ميپرد يا درد ميکند. به روند اين اتفاقات دقت کنيد. اينکار باعث ميشود متوجه شويد چهقدر اين حالت جسمي ناخوشايند و اذيتکننده است.
4- و در پايان، نفس بکشيد
همه ميدانند نفس کشيدن به تمدد اعصاب کمک ميکند. به چندين حالت مختلف ميتوان نفس کشيد؛ اگر اينکار را با ريتم و ملايمت خاصي انجام دهيم تأثير بيشتري خواهد داشت. الن واتکينز (Alan Watkins) در کتاب «انسجام: راز رهبري عالي» توضيح ميدهد که اگر به اين دو ويژگي تنفس دقت کنيم، حتّي براي چند دقيقه، ترشح هورمونهاي کورتيزول و آدرنالين متوقف خواهد شد.
تنفس ريتميک به اين معنيست که دم و بازدم با فاصلهي يکسان تکرار شوند.
مثلاً هنگام دم از يک تا چهار ميشماريم، و هنگام بازدم از يک تا شش. و دوباره دم، يک دو سه چهار، و بازدم، يک دو سه چهار پنج شش.
با اين تمرين ميتوان ريتميک نفس کشيد.
در عين حال بايد ميزان هوايي که در هر تنفس وارد ريهها ميشود يکسان باشد، مثل وقتي که با يک ني نازک چيزي مينوشيم، اگر چند دقيقه به همين شکل نفس بکشيم، ميتوانيم به استرس غلبه کنيم.
با دقت کردن به وضعيت جسمي خود، ميتوان در زمان کوتاهي تعادل جسمي را به بدن بازگرداند. دوباره ميتوانيم فکر کنيم، حرفهاي طرف مقابل را بشنويم و ارتباط برقرار کنيم. با کمي تمرين، خشونت تبديل به اراده ميشود. ناراحتي جاي خود را به همدردي ميدهد و حسادت به انگيزهاي براي تغيير تبديل خواهد شد.
امکان دارد هميشه موفق نشويم کنترل احساسات و رفتارهايمان را در مواقع پراسترس در درست بگيريم اما وقتي موفق شويم، ظرفيت و تحملمان رفته رفته بيشتر ميشود يا حتي امکان دارد رفتار جديدي داشته باشيم. وقفهاي کوتاه، سؤالي پيشبيني نشده يا حتي خندهاي که رشتهي افکار منفي را قطع ميکند. وقتي چنين رفتار جديدي شکل ميگيرد، بايد آن را مطالعه کنيم و بشناسيم. چون شکلگيري رفتارهاي جديد به اين معنيست که ديگر طبق عادات و الگوي رفتاري سابق عمل نميکنيم. ديگر انتخاب بين فرار و جنگيدن نيست.
اگر همهي ما سعي کنيم برخورد درستي با نظرات مخالفمان داشته باشيم، قطعاً دنياي بهتري خواهيم داشت.
منبع:www.alamto.com
تعداد بازديد : 65
موضوع: محتوای متفرقه , احترام به دیگران ,
برچسب ها : نظرات مخالف , افکار مخالف , پرسش مهر18 , چگونه نظرات مخالف را با آرامش بررسی کنیم , بررسی , آرامش , چگونه , چگونه نظرات دیگران را با آرامش بررسی کنیم , پرسش مهر 96 , پرسش مهر ,
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
سلام مطلب خیلی خوبی بود
واقعا لذت بردم